×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

همه عمر دیر رسیدیم

× نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند مثل آسمانی که امشب می بارد..... و اینک باران بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند و چشمانم را نوازش می دهد تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم
×

آدرس وبلاگ من

nadi.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/nader1344

می ترسم، مضطربم

می ترسم، مضطربم

و با آن که می ترسم و مضطربم

باز با تو تا آخر دنیا هستم

می آیم کنار گفتگویی ساده

تمام رویاهایت را بیدار می کنم

...و آهسته زیر لب می گویم

برایت آب آورده ام، تشنه نیستی؟

فردا به احتمال قوی باران خواهد آمد.

تو پیش بینی کرده بودی که باد نمی آید

با این همه دیروز

پی صدایی ساده که گفته بود بیا، رفتم!

تمام راز سفر فقط خواب یک ستاره بود

 

خسته ام ری را

می آیی همسفرم شوی؟

گفتگوی میان راه بهتر از تماشای باران است

 

توی راه از پوزش پروانه سخن می گوییم

توی راه خوابهامان را برای بابونه های دره یی دور تعریف می کنیم

باران هم که بیاید

هی خیس از خنده های دور از آدمی، می خندیم،

بعد هم به راهی می رویم

که سهم ترانه و تبسم است

مشکلی پیش نمی آید

کاری به کار ما ندارند ری را،

نه کرم شبتاب و نه کژدم زرد.

وقتی دستمان به آسمان برسد

وقتی که بر آن بلندی بنفش بنشینیم

دیگر دست کسی هم به ما نخواهد رسید

می نشینیم برای خودمان قصه می گوییم

تا کبوتران کوهی از دامنه رویاها به لانه برگردند

غروب است

با آن که می ترسم

با آن که سخت مضطربم،

باز با تو تا آخر دنیا خواهم آمد.

 

سید علی صالحی

سه شنبه 23 آذر 1389 - 8:00:25 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


آدم هایی که بجای فریاد،سکوتـــــــــ می کنند، بالاخره روزی بجای صبرکردن، در را باز می کنند و می رونـــــــــــــــــد


مردانی را میشناسم که هنگام عصبانیت داد نمیزنند ناسزا نمیگویند


تقاص دل کشی های یه آدم تو همین دنیاس بذار ما رو بسوزونن جهنم تو همین دنیاس


قول داده ام... گاهـــــــی هر از گاهـــــی فانـــــوس یادت را میان این کوچه های بی چراغ و بی چلچلـــــــه، روشن کنم


عشق تو شوخی زیبایی بود که خداوند با قلب من کرد


پاییز که مي شود انگار دردهایم هزار رنگ می شوند


ببار باران کمی آرام....که پاییز هم صدایم شد


آنقدر دلم را شکسته اند


من كه غريبانه در خيابان قدم ميزدم


تقصیر هیچ کس نیست


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

83395 بازدید

39 بازدید امروز

9 بازدید دیروز

76 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements