خسته ام از این کویر
خسته ام از این کویر، این کویر کور و پیر
این
هبوط بی دلیل این سقوط ناگذیر
آسمان بی هدف، بادهای بی طرف
ابرهای
سربه راه، بیدهای سربه زیر
ای نظاره شگفت ای نگاه ناگهان
ای هماره
در نظر ای هنوز بی نظیر
آیه آیه ات صریح سوره سوره ات فصیح
مثل خطی
از هبوط مثل سطری از کویر
مثل شعر ناگهان مثل گریه بی امان
مثل لحظه
های وحی، اجتناب ناپذیر
ای مسافر غریب، در دیار خویشتن
با تو آشنا
شدم با تو در همین مسیر
از کویر سوت و کور تا مرا صدا زدی
دیدمت ولی
چه دور دیدمت ولی چه دیر
این تویی در آن طرف پشت میله ها رها
این منم
در این طرف پشت میله ها اسیر
دست خسته مرا مثل کودکی بگیر
با خودت
مرا ببر، خسته ام از این کویر
قیصر امین پور
مردانی را میشناسم که هنگام عصبانیت داد نمیزنند ناسزا نمیگویند
تقاص دل کشی های یه آدم تو همین دنیاس بذار ما رو بسوزونن جهنم تو همین دنیاس
عشق تو شوخی زیبایی بود که خداوند با قلب من کرد
پاییز که مي شود انگار دردهایم هزار رنگ می شوند
ببار باران کمی آرام....که پاییز هم صدایم شد
من كه غريبانه در خيابان قدم ميزدم
83396 بازدید
40 بازدید امروز
9 بازدید دیروز
77 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian